روز های خاکستری  من

روز های خاکستری من

میان همهمه برگهای پائیزی فقط تو مانده ای که هنوز از بهار لبریزی
روز های خاکستری  من

روز های خاکستری من

میان همهمه برگهای پائیزی فقط تو مانده ای که هنوز از بهار لبریزی

stop & start

روزهای پرکاری ، روز های التهاب ، روزهای بارانی بهار ، بحث های مداوم کاری ، جلسات بی حاصل و با حاصل !  

تا چشم باز می کردی کار بود و کار بود و کار . نه تفریحی و نه آرامشی .  

بدلیل شرایط خاصی که داشتم مجبور بودم مدتی دست از همه علائق شخصی ام بکشم و مشغول تکمیل کارهای نهائی مربوط به دو پروژه بشوم . با جدیت هرچه تمامتر این کارها رو انجام می دادم و با حرص و ولع خاصی که داشتم منتظر روز موعود بودم . دریغ از فرصتی برای استراحت یا آرامش .... اما متأسفانه دقیقا" زمانی که می خواستم میوه و حاصل زحمات سه ساله ام رو در این مجموعه بچینم با حماقت بچه گانه فردی شغل و نمودار آینده روشنی که برای من پیش بینی می شد رو باهم و به همین راحتی از دست دادم !!!  

یک شوک باور نکردنی 

 یک STOP دیگر  

-----------------------------------------------

 

بعد از چند هفته استراحت و زندگی کردن هیپی وار و همچنین لذت بردن از زندگی به طرز دلخواه خود ، کار در محیطی آرام و بدور از هرگونه تنش و انرژی منفی رو انتخاب کردم .  

همان مسافر قبلی بودم لیک در راهی جدید .....  

----------------------------------------------- 

دقیق تر که به گذشته نگاه می کنم می بینم نه تنها چیزی از دست نداده ام ، بلکه در این مدت به موارد جدیدی از زیبائی های پیرامون ام و همچنین تجربیاتی نو دست یافته ام .  

خداوند بزرگ را سپاس گزارم که همیشه و همیشه یار و یاور و تنها محرم حقیقی من گناهکار بوده و کمکم کرده .... 

 و نیز سپاس گزار شما دوستان و عزیزانم هستم که همیشه با نظرات و حرفهای دلنشین و امید بخش من رو شرمنده مهر بی انتهایتان کرده اید....  

دوستتان دارم